۱۳۸۸ تیر ۹, سه‌شنبه

اعتصاب اعتصاب اعتصاب

چه می شود گفت... می دانم که هیچکدام مان حتی خوشبین ترین ما در ذهن مان باور نداشتیم که شورای دزدان انتصخابات ابطال خواهد کرد... اما شاید بعضی از ما بدبین ها هم در گوشه ای از ذهن کورسویی از امید داشتیم...
به هر حال کوره راه های قانونی را تا برخورد دماغمان با دیوار لجن آلوده پیمودیم و نشد... دیگر نیازی به بازگشت به هیچ راه قانونی نیست... پس در همینجا به تمام وکلای گرامی پیشنهاد می کنم بستنی فروشی بزنند... شاید جگرمان که روزهاست دارد آتش می گیرد کمی خنک شود...
بسیار خوب دیگر ناله کافی است یک روز تمام گریه کردیم... ما سالهاست داریم به این دشمن اجازه می دهیم ذره ذره پیشروی کند و با آگاهی تنبلانه ای می گذاریم هر کاری که می خواهد انجام دهد... تا چند روز پیش به ناموسمان دست درازی نکرده بود که خوشبختانه آن را هم انجام داد و خلاص....
حالا از همه شما می پرسم باز هم سر کار رفتن و گردن کج کردن و از گشت ارشاد ترسیدن را تاب خواهید آورد؟؟ بگذارید به جای آنکه آنها به ما ضرب شصت نشان دهند ما این کار را بکنیم... هیچ جنبشی با الله اکبر تنها پیروز نشده... در اینجا دیگر همه مسئولیم... هر کس باید گوشه ای از کار را بگیرد...
پانزدهم تا هفدهم تیر ماه همه مان به جنبش اعتصاب بپیوندیم بیایید از خون شهیدان مان و بدن های زخمی دوستان مان که در زیر شکنجه ها دارند به داشتن رابطه نامشروع با مادرشان هم اعتراف می کنند دفاع کنیم... ما مسئول خانواده مان هستیم اما چطور سالها بعد به چشم های پرسان و سرزنشگر کودکان خود نگاه خواهیم کرد... بله ما مسئولیم... مسئول فردای بهتر برای آیندگان نه فقط سیر کردن شکم آنها برای سه روز...
بیایید حتی اگر در هجده تیر به راه پیمایی نمی روید... آن چند روز را در خانه بمانید...
سبز باشید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر